این احساسات قابل کنترل هستند و عشق هم جزو احساسات روانشناختی دستهبندی میشود و قابل کنترل است. کنترل عشق بعنوان یک احساس به همان اندازه کنترل ترس، هیجان و از این قبیل آسان است. مشکل اعتقادات ما است. در طول سالها باور کردهایم که عشق چیزی است که اتفاق میافتد و همه چیز به سرنوشت بستگی دارد.
اما واقعیت متفاوت با این است. با استفاده از روانشناسی عشق میتوانید کاری کنید کسی که میخواهید عاشقتان شود و چشمش جای دیگری را نبیند. البته هیچ تضمینی نیست و نمیگوییم این روش ۱۰۰٪ موثر است اما نتیجه کارتان با این روش کاملاً متفاوت خواهد شد. اگر بتوانید شانس اینکه فرد موردنظرتان عاشقتان شود را سه برابر کنید، چرا آن را امتحان نکنید؟
۱. چطور عاشق میشویم و روانشناسی پشت آن
قبل از اینکه وارد این داستان شوید که چطور کسی را دیوانهوار عاشق خودتان کنید، باید نگاهی به جنبه روانشناختی آن بیندازید و نخیر، هیچ معجون جادویی برای آن وجود ندارد.
بدون اینکه بدانید، هر آدمی که میشناسید در فهرستی پشت ذهنتان ذخیره شده است. لیستی از معیارها هم در این لیست هست، معیارهایی که قبل از عاشق شدنتان باید در آن فرد وجود داشته باشد. روانشناسان به این نقشه عشق میگویند.
اگر فردی یکی یا چند مورد از این معیارها را نداشته باشد، به طور اتوماتیکوار ویژگی تبدیل شدن به عشق زندگی شما را از دست میدهند و احتمالاً فقط دوست شما باقی میمانند. به همین خاطر است که فقط عاشق یک نفر میشوید و بقیه برایتان دوست باقی میمانند.
به همین دلیل است که دوستتان ممکن است عاشق مردی شود که به نظر شما خیلی معمولی است. آن مرد با نقشه عشق دوست شما مطابقت دارد نه نقشه شما. اینکه افراد را ارزیابی کنید تا ببینید کسی با لیست شما جور است یا نه به صورت خودآگاه انجام نمیگیرد، این اتفاق به صورت ناخودآگاه میافتد، بدون اینکه حتی به آن فکر کنید. ذهن همه کارها را خودش به تنهایی انجام میدهد. درست همانطور که به قلبتان میگوید بتپد، درحالیکه به صورت خودآگاه از آن اطلاع ندارید. به همین دلیل است که ممکن است عاشق یک نفر شوید و ندانید اصلاً چرا عاشق او شدهاید. مسئولیت با ذهن ناخودآگاه شماست.
به همین دلیل است که عشق پدیدهای رمزآلود است و خیلیها آن را به سرنوشتشان میسپارند. اما در واقعیت، این هیچ ارتباطی با سرنوشت ندارد، فقط به ذهن ناخودآگاه شما بستگی دارد که ارزیابی کند آن فرد با لیست شما هماهنگی دارد یا خیر. حقیقت ماجرا این است که هرچه اطلاعات و آگاهیتان از معیارهای ذهن ناخودآگاهتان بیشتر شود، میتوانید خیلی سریع ارزیابی کنید که چرا عاشق یک نفر شدهاید.
در زیر به لیست جیم که مردی ۲۶ ساله است که نامزدهای زیادی در زندگی خود داشته، اشاره میکنیم. او ۲ سال است که از دانشگاه فارغالتحصیل شد و در لندن کار میکند. از قرار گذاشتن و دوستیهای کوتاهمدت با دخترهای مختلف خسته شده و به دنبال یک شریکزندگی جدیتر برای خود است. لیست جیم یا این ۴ معیار شروع میشود:
۱- باید سطح تحصیلات او به من بخورد.
۲- باید موهای قهوهای داشته باشد (جیم یکبار عاشق دختری با موهای قهوهای شده است و درنتیجه ذهن ناخودآگاهش آن را وارد لیست معیارهایش کرده است که کمکش کند شکست عشقی که قبلاً با آن دختر مو قهوهای داشته را جبران کند).
۳- باید به خانوادهاش نزدیک باشد (خانواده و بچه برای جیم مهماند و او به دنبال کسی است که بتواند مادر خوبی برای فرزندان او شود. میبینید ما جذب کسانی میشویم که خودمان میخواهیم و نیاز داریم).
۴- باید مسافرت کردن را دوست داشته باشد.
اگر جیم که الان مجرد است با دختر فوقالعادهای که موهای قرمز دارد روبرو شود، احتمالاً عاشق او نخواهد شد. بااینکه ممکن است آن دختر به نظرش خوب بیاید اما خودش هم نمیتواند بفهمد چرا نمیتواند عاشق آن دختر شود.
فقط زمانی خواهید توانست عاشق شوید که آن فرد با اکثر موارد موجود در لیست ناخودآگاهتان همخوانی داشته باشد. آنوقت ذهن ناخودآگاهتان به شما کمک خواهد کرد در عشق با آن فرد بمانید و رابطه خوبی با او داشته باشید. چون ناخودآگاهتان خود را به این صورت به آن فرد میچسباند، به همین خاطر فراموش کردن کسی که دوست داشتهاید حتی بعد از سالها تا این اندازه سخت است.
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0